مطالعات بسیار زیادی در مورد تأثیرات اینترنت، نحوة تأثیرگذاری و عوامل تأثیرگذار این رسانه در عرصههای مختلف زندگی بشری صورت گرفته است. موازی با این تغییرات و تأثیرات اینترنت، مفاهیم جدید بسیاری نیز در عرصة ارتباطات مطرح شده است و درعینحال بسیاری از مفاهیم معنای سابق خود را از دست دادهاند و نیاز به بازتعریف دارند. در این میان یکی از مفاهیم نه لزوماً جدید اما متفاوت، که به مفهومی مهم بدل شده مفهوم تعاملیبودن است که بهعنوان یکی از خصوصیت بارز اینترنت مطرح میشود. این مفهوم از چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری همچون استوارت[1] (2002) آن را مهمترین عنصر تأثیرگذار و درعینحال متمایزکنندة اینترنت از دیگر رسانهها میدانند. خصوصیت تعاملی اینترنت بهواسطه ایجاد محیطی تعاملی آن را از یک وسیلة صرف انتقال اطلاعات خارج ساخته است. درواقع قدرت واقعی اینترنت و ویژگیهايی که آن را از دیگر رسانههای سنتی متمایز میکند پتانسیل آن برای تعاملیبودن است (استوارت،2002: 38).
یکی از شاخصهای اصلی در بحث تعاملیبودن، مفهوم بازخورد است. برتز، رافائلی و سودویک، بازخورد را بهعنوان علامت کلیدی مفهوم تعاملیبودن در نظر میگیرند. آنها توانایی برای ایجاد بازخورد را یک پیششرط اصلی برای تلقی یک رسانه یا تجربه ارتباطی بهعنوان رسانه یا تجربهای تعاملی میدانند (کیوسیس، 2002 : 367-366). در این سیستم فرستنده و گیرنده وارد دیالوگی میشوند که سابقاً امکانپذیر نبود (فربر و همکاران، 86:2005) و به مدد امکان بازخورد یک ارتباط دوسویه شکل میگیرد. همانطور که میدانیم در ارتباطات یکسویه افراد فقط گیرندة پیام هستند، درحالیکه در ارتباط دوسویه گیرنده نیز قدرت کنترل بر فرایند ارتباط دارد و میتواند بهگونهای بهعنوان فرستنده پیام عمل کند و در واقع میتواند بازخورد داشته باشد. جیمز کری[1] از این دو نوع ارتباط با عناوین مدل انتقالی[2] و مدل آیینی[3] یاد میکند. کری معتقد است که در ارتباطات انتقالی مخاطب بهگونهای انتقالی صرفاً یک دریافتکنندة محض اطّلاعات است و به مشارکت در فرایند ارتباط کشانده نمیشود. حال آنکه در ارتباطات آیینی او ارتباط را تجربه میکند و به حسّی از ارتباطات اجتماعی میرسد. معیار موفقیت در ارتباطات آیینی از نظر جیمز کری مشارکت در تجربة ارتباط (حسّ اجتماعی بودن) است (شکرخواه، 1384: 65).
ميتوان مدعي شد كه ديگر مخاطب از آن حالت انفعالي سنتي خود بيرون آمده و قادر است در فرايند ارتباط مشاركت فعالي داشته باشد، خصوصيتي كه ویژگی فناورانة اینترنت در اختيار مخاطب خود گذاشته است. مخاطب دیگر بهعنوان یک مشتری نگاه نمیشود و درواقع تغییر پارادایمی در مورد مخاطب روی داده است. اين حالت موقعيتي را براي مخاطبان- یا بهعبارت صحیحتر کاربران- به وجود آورده است كه ديگر ميتوانند به خودابرازگري[4] بپردازند. ارتباطات رسانهای دیگر لزوماً تکخطی نیست و حالتی غیرخطی ایجاد شده است و به قول باردول[5] (2002 "رسانههاي جديد مانند اينترنت در سطحي فرهنگي- اجتماعي در امر مشاركت دادن افراد و گروهها در خودابرازگري سهم عمدهاي داشتهاند" و روزبهروز شاهد رشد غیرسازمانی و فردیشدن رسانهای خواهیم بود.
یوتیوب و بازخورد
با این مقدمه در خصوص بازخورد در این پست نگاه کوتاهی خواهیم داشت به نقشهای بازخورد در محیط یوتیوب.
یوتیوب وبگاهی است کاربرمحور و این امکان را فراهم آورده است که کاربران اینترنتی از سراسر جهان، ویدئوهای مطلوب خود را با افراد موردنظرشان به اشتراک بگذارند. یوتیوب در فوریه سال 2005 با ابتکار مبدعانش افتتاح شد، اما در اکتبر سال 2006 به مبلغ 1.65 میلیارد دلار به گوگل واگذار گردید. بنابراین امروز یوتیوب هم یکی از اندامهای این غول اینترنتی بهحساب میآید. مقر یوتیوب ابتدا در سن متئو قرار داشت، اما امروز به سن برنو در کالیفرنیا منتقل شده است. در این وبگاه محتویات ویدئویی، شامل ویدئو کلیپ، کلیپ تلویزیونی، نماهنگ و آثار آماتور مانند ویدئوهای شخصی منعکسشده در بلاگها، و ویدئوهای کوتاه و اصیل تولیدشده توسط کاربران نمایش داده میشود (عاملی، 1389: 437 و 438).
بیشتر ویدئوهای یوتیوب توسط افراد بارگذاری میشود. ویدئوهایی که در یوتیوپ پخش میشود تنوع و دامنة بسیار گستردهای دارند؛ از ویدئوهای موسیقی گرفته تا محتوای آموزشی و تجاری تبلیغاتی، سیاسی، سرگرمی، ورزشی، لحظات جذاب، حوادث، آموزش نحوة استفاده، مسائل جنسی و نوآوریها، چالشها و.... البته امروزه شرکتهای تجاری، مؤسسات آموزشی، سازمانهای خبری و ... نیز در این وبگاه ویدئوهای خود را به اشتراک میگذارند که بیشتر جنبة تبلیغاتی و آموزشی دارند.
در این سایت بازخورد نقشهای متفاوتی ایفا میکند. نخست اینکه با توجه به اینکه این وبگاه، وبگاهی کاربرمحور است، کنترل و نظارت بر محتواها نیز بر عهده کاربران گذاشته شده است. در این وبگاه محتواهای نامناست بسیار زیادی تنها با یک جستجوی ساده به دست میآید. یوتیوب وبگاهی است که کاملاً توسط کاربران تولید محتوا میشود و اگر کاربری در آن ویدئوهایی که قوانین وبگاه را نقض میکنند (محتواهای سکسی، و یا ویدئوهای با محتوای سخن نفرتآفرین)، بارگذاری کند توسط کاربران نشانگذاری میشود. البته یوتیوب امکان فیلتر کردن محتوا و نظرات را با گزینه حالت امن[6] در اختیار کاربران قرار میدهد، اما حالت امن همه چیز را نمیتواند فیلتر کند و بنابراین به بازخورد مخاطبان خود وابسته است تا محیط سالمی را برای تمامی سنین مهیا سازد.
نقش دیگر بازخورد، انعکاس دیدگاههای کاربران به شرکتهای تجاری و سازمانهاست. در این وبگاه شرکتهای تجاری ویدئوهای تبلیغاتی و آموزشی خود را به اشتراک میگذارند و مشتریان این شرکتها میتوانند پس از تماشای ویدئو، کامنت بگذارند و سؤالات خود را بپرسند و توصیههای مورد نیاز در مورد کالا و خدمات را از شرکت درخواست کنند. یوتیوب نیز مانند سایر شبکههای اجتماعی این فرصت را به شرکتها میدهد که نظرات را بشنوند. مشتریان نظرات خود را در مورد ویدئو و محصولات به آنها میگویند. خوب یا بد، ماهیت اجتماعی این وبگاهها به شرکتها اجازه میدهد که در وقت مناسب به آنها پاسخ دهند و تغییرات مثبت را برای شرکت و کسبوکار خود ایجاد کنند و مشتریان خود را مدیریت نمایند. یوتیوب حتی کارکرد پیام خصوصی را نیز در اختیار شرکتها قرار میدهد تا با مشتریان مستقیماً ارتباط برقرار کنند. از طریق این بازخوردها شرکتها بهتر و سریعتر و هدفمندتر میتوانند به نیازها و درخواستهای مشتریان خود رسیدگی کنند و در واقع نوعی روابط عمومی آنی و مستقیم برای آنها شکل میگیرد. شرکتها در صورت عدم توجه به بازخوردها ممکن است با ویدئوهای تخریبی کاربران نیز مواجه شوند، بنابراین سعی میکنند بیشتر در وبگاه یوتیوب فعال باشند.
موضوع سوم خود ویدئوها بهعنوان بازخورد هستند. بسیاری از ویدئوهای افراد، ویدئوهای اعتراضی سیاسی و اجتماعی هستند که کاربران در آنها انتقاد خود را از وضعیت موجود در جامعه به اشکال مختلف بیان میکنند. در بسیاری از مواقع ویدئوهایی پخش میشود که حاوی ضرب و شتم شهروندان توسط مأموران دولت (پلیس و شهرداری) هستند یا ویدئوهای نزاعهای خیابانی که در آن پلیس حضور ندارد. تمامی این موارد اگر مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران بهعنوان بازخورد تلقی نشوند، مشکلات بعدی فراوانی را در پی خواهند داشت.
نهایتاً میتوان به نقش بازخوردها در بهبود ویدئوها اشاره کرد. در یوتیوب میتوان پس از هر ویدئو کامنت و بازخورد خود را گذاشت. این نظرات در بهبود ویدئوهای بهخصوص ویدئوهای آموزشی نقش بسزایی دارند. در واقع این بازخوردها در مجموع جماعتی اینترنتی را شکل میدهند که در آن در خصوص ویدئوی مورد نظر بحث و تبادل نظر میشود و در ساخت ویدئوهای بعدی کمک بسیاری میکند. در واقع یک فرهنگ مشارکتی شکل میگیرد که در آن برای بهبود محصولات همگی افراد با بازخورد دادن شرکت میکنند و کارهای خلاقانة بهتری تولید میشود و کاربران از این طریق شاهد نوآوریهای جدید خواهند بود. درواقع بهواسطة این بازخوردها یک گروه یادگیری همالان شکل میگیرد و از این طریق کاربران یوتیوب نقش عاملیت و فاعلیت خود در یک رسانه تعاملی را ایفا میکنند. از سوی دیگر میتوان یوتیوب را بستری برای نوآوری و خلاقیت جمعی در نظر گرفت. یوتیوب خود تولیدکننده نیست، بلکه فراهمکنندة این بستر است (بورگس[7]، 2008).
منابع:
شکرخواه، ی. (1384)، "روزنامهنگاری سایبر؛ جامعه اطلاعاتی و آزادی بیان"، تهران: انتشارات ثانیه
عاملی، سیدسعیدرضا (1389)، مطالعات انتقادی استعمار مجازی امریکا: قدرت نرم و امپراتوریهای مجازی، تهران: موسسة انتشارات امیرکبیر
Bardoel J. (2002), “The internet Journalism and Public Communication Policies”, International Communication Gazette.2002; 64: 501-511
Burgess, J. (2008), Agency and Controversy in the YouTube Community, Comparative Media Studies, Convergence Culture Consortium, Massachusetts Institute of Technology
Ferber, P., Foltez, F., Pugliese, R. (2005), “The internet and Public Participation: State Legislature Web Sites and the Many Definition of Interactivity”, Bulletin of Science & Technology & Science, vol. 25 No.1 85-93
Kiousis, S. (2000), “Interactivity: A Concept Explication”, Journal of New Media & Society, vol. 4(3), pp 355-383
Stewart, D.W. (2002), “From Consumer Response Active Consumer: Measuring the Effectiveness of Interactive Media”. Journal of Marketing Science, vol. 30 (4), 376-369.
[1] James Carey
[2] Transmission Model
[3] Ritual Model
[4] Self-expression
برچسب : نویسنده : 0tatarcystudiesa بازدید : 210